- ملوث ساختن
- آلودن ملوث کردن: (و آنچه در آن موضع ماند بهر گونه قاذورات و پلیدیها ملوث و مکدر ساختند) (ظفر نامه یزدی. چا. امیرکبیر 408: 2)
معنی ملوث ساختن - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
گرد برین گرد بریدن قوار ساختن: (چرخ جادو پیشه چون زرین قواره کرد گم دامن کحلیش را جیبی مقور ساختند) (خاقانی. سج. 112)